جلیل ضیاءپور، جدا از آنکه نقاشی پیشرو بوده است، فعالیتهای پژوهشی گستردهای را نیز در زمینهی مردمشناسی انجام داده و نتایج آنها که حاصل سالها تحقیق و تجربه میباشد، به عنوان کتب مرجع این رشته از علوم در دانشگاهها مورد استفاده قرار میگیرد. از اینرو میتوان گفت ضیاءپور، زندگیاش با نقاشی و مردم شناسی آمیخته بود. جدا کردن این دو از یکدیگر، هر یک از آنها را خدشه دار میکرد و به دلیل اعتقادی که به ارزشهای فرهنگی بومی و ایرانی داشت هیچگاه در آثارش قدم از فضا، تم، محیط، نمودها و پدیدههای جامعهی خویش بیرون نگذاشت و بر این اساس معتقد بود: «هنرمند کسی است که هویت و شخصیت جامعهی خود را بشناسد و آن را معرفی کند و ما فرهنگ خود را نمیشناسیم! میزان فرهنگ هر هنرمند به میزان برخورداری او از جامعه بستگی دارد که البته با متغیرات همراه است و در این تغییرات همهی کوشش اندیشمندان، هدفمندان و هنرمندان جامعه دست یافتن به فرهنگی پربار است. ما تا به امروز بهترین سنتها را با خود حمل کردهایم و نمیتوانیم خود را از سنتها خالی بیابیم. هنرمند در زمینه فرهنگی خود از سنتها الهام میگیرد و محتوا سازی میکند.»
در حقیقت ضیاءپور یکی از پیشکسوتان مردمشناسی در ایران به شمار میرود و بیش از نیم قرن، پیشینهی تحقیق داشته است. از زمینههای پژوهشی مورد علاقهی وی میتوان به موضوعات بررسی “فرهنگ عامه”، “زبانشناسی”، “پوشاک” و “نقوش زینتی” مناطق مختلف ایران اشاره نمود.
ضیاءپور، مردمشناسی بود که روحیهای خلاق، نو جو و جستجوگر داشت و با پشتکار و جسارت به تحقیق میپرداخت. او به من منظور تکمیل تحقیقاتش، سالها سواره و پیاده به تمام مناطق ایران از شمال، جنوب، مغرب و مشرق اعم از کویری، کوهستانی، عشایری و نیز مکانهای بسیار دور و غیر قابل دسترس سفر کرد و آنچه وی را مجذوب خود ساخت، رنگ آمیزی محیط، نوع رفتار، گویش، آداب و رسوم و پوشاک مناطق مختلف بود. سفرهای تحقیقی او و نیز دلبستگیاش به ایران و زندگی ایلیاتی در بخشی از افکار و آثار نقاشی او بازتاب یافته است و یکی از بارزترین ویژگیهای آثار وی میباشد. تابلوهای “چادرنشینان”، “زن کرد قوچان”، “زن کرد سنندج”، “زینب خاتون”، “دختر لر”، “کل امیر و گل بهار” و بسیاری دیگر از آثار او حاصل چنین بازتابی میباشد و در واقع عملی کردن نظراتی است که از سال ۱۳۲۷ در زمینهی تحول نقاشی بر اساس میراث ملی در مجامع هنری ارائه کرده است. بنابراین بدون شک مردمشناسی جای پای قدرتمندی در هنر او دارد.
از فعالیتهای جلیل ضیاءپور -صرفاً در زمینهی مردمشناسی- میتوان به برخی از مشاغل و مأموریتها، تألیفات، مقالات و سخنرانیهای وی به شرح زیر اشاره نمود:
مشاغل و مأموریتها:
۱۳۳۴- ریاست روابط فرهنگی و عضو شورای دایمی موزهی کاخ ابیض.
۱۳۳۵- بررسی فرهنگ عامه، در استان گیلان و تشکیل نمایشگاهی از وضع عمومی مردم آن سامان در کاخ ابیض، به درخواست ادارهی کل هنرهای زیبای کشور.
۱۳۳۵- محقق نقوش زینتی در نواحی شرقی و جنوبی ایران و مسافرت به این منظور به سیستان، بلوچستان، کرمان، فارس، جزایر و به طور کلی، مسافرت سه ساله به تمام نواحی ایران به جهت تحقیق در زمینهی فرهنگ و هنر عامه.
۱۳۳۷- بررسی و مطالعهی وضع زندگی و هنر مردم نواحی خراسان و مسافرت به آن منطقه در طی چهار سال، به جهت تشکیل نمایشگاهی از مردم آن سامان، به درخواست ادارهی کل هنرهای زیبای کشور.
۱۳۴۳-.همکاری با ادارهی جلب سیاحان.
۱۳۴۵- ریاست موزه مردمشناسی.
۱۳۴۶- مسافرت به فرانسه به جهت نظارت بر نمایشگاه مردمشناسی ایران در پاریس.
۱۳۵۲- مأمور تحقیق در بنیاد شاهنامهی فردوسی از جهت پوشاک و رزم ابزار و نحوهی کاربرد آنها بر مبنای شاهنامهی فردوسی.
۱۳۵۶- ریاست ادارهی نمایشگاهها در ادارهی موزهها.
۱۳۵۶- محقق نقوش زینتی در نواحی جنوب غربی تا شمال غربی و مرکز ایران، شامل استانهای شمالی، خوزستان، لرستان، کردستان، کرمانشاهان، همدان، آذربایجان و مناطق کویری.
۷۷- ۱۳۵۶- تدریس تاریخ و طراحی لباس در دانشکدهی «آردراماتیک» تهران.
تألیفات:
ضیاءپور، در خصوص بررسی پوشاک دورههای مختلف تاریخی ایران نیز زحمات طاقت فرسایی را متحمل شد. تألیفات او در این زمینه به صورت مستند است که در هر دوره، به شرح هر یک از عناصر پوشاک مربوط به آن، همراه با الگو (در صورت لزوم) و ارائهی تصاویر سفید و سیاه و رنگی پرداخته است و سالیان متمادی است که به عنوان منابعی معتبر به دانشجویان رشتههای مربوطه معرفی میشود. تألیفات ایشان در این زمینه عبارت است از:
– پوشاک اشو زرتشت و موبدان، ۲۵۵ صفحه، ۱۳۵۰
– پوشاک ایرانیان از چهارده قرن پیش (از صدر اسلام تا اواخر دوره قاجاریه)، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، تهران، ۴۳۱ صفحه، ۱۳۴۹
– پوشاک ایلها، چادرنشینان و روستاییان ایران، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، تهران، ۳۰۷ صفحه، ۱۳۴۶
– پوشاک باستانی ایرانیان تا پایان دوره ساسانیان، انتشارات اداره کل موزهها و فرهنگ عامه وزارت فرهنگ و هنر، تهران، ۳۵۶ صفحه، ۱۳۴۳
– پوشاک زنان ایران از کهنترین زمان، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، تهران، ۲۲۲ صفحه، ۱۳۴۷
– پوشاک مردم کهن فلات ایران (پیش از ورود آریاها) تا دوره مادها، ۳۶۱ صفحه، ۱۳۴۷
– پوشاک هخامنشیها و مادیها بر مبنای نقوش تخت جمشید، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، تهران، ۲۳۴ صفحه، ۱۳۵۰
– تحقیقی دربارهی «البرز کوه» و «تیرگ البرز» در شاهنامه، ۱۹۵ صفحه، ۱۳۵۲
– تحقیقی دربارهی اهمیت بافندگی پارچه ایرانیان عهد ساسانی و تأثیر آن هم چنان از صدر اسلام در میان اسلامیان و دیگران، ۲۱۰ صفحه، ۱۳۴۵
– تحقیقی دربارهی آریانها و چگونگی مهاجرت آنان به فلات ایران، ۲۱۵ صفحه، ۱۳۳۵
– تحقیقی دربارهی آریانهای کهن ساکن مرکز آسیا و «اندیشهی نخستین بشری آنها»، ۱۸۰ صفحه، ۱۳۵۲
– تحقیقی دربارهی پوشاک «عبا» و «ارخالق» و «یل» و «کلچه» به سفارش (دایرهالمعارف و دانشنامه ایران و اسلام)، دانشگاه تهران، ۲۳ صفحه، ۱۳۳۷
– تحقیقی دربارهی حمل و نقل دریایی مرداب انزلی و وضع اقتصادی ساکنان حوزهی مرداب (گیلان)، سفارش «شورای عالی فرهنگ و هنر»، ۲۰۰ صفحه، ۱۳۵۵
– تحقیقی دربارهی رستم پهلوان (ایرانی – سکایی و رزم ابزار مردم مناطق سیستان (منطقه رستم)، ۱۸۰ صفحه، ۱۳۵۳
– تحقیقی دربارهی وضع عمومی، سکونت و آداب مردم قاسم آباد گیلان، ۲۸۰ صفحه، ۱۳۳۳
– تحقیقی در پوشاک و رزم ابزار مردم کهن آریایی از زمان کیومرث (آدم ابوالبشر ایرانی) تا جمشید جم، ۲۹۰ صفحه، ۱۳۵۲
– ترجمه انگلیسی به فارسی کتاب تاریخ پوشاک مردم خاورمیانه و قرون وسطایی اروپا، نوشته «آنتوساندر»، ۱۴۰ صفحه، ۱۳۵۵
– زیورهای زنان ایران از دیرباز تا کنون، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، تهران، ۵۳۸ صفحه، ۱۳۴۸
-فرهنگ زبان گیلکی، شصت هزار واژه، تطبیق با زبانهای کردی و لری، ۱۳۷۶-۱۳۵۷، ناتمام
– مادها و بنیانگذاری نخستین شاهنشاهی در غرب فلات ایران، انتشارات انجمن آثار ملی، تهران، ۵۵۸ صفحه، ۱۳۵۳
– نقوش زینتی در ایران زمین از کهنترین زمان تا عصر «مادیها»، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، تهران، ۴۳۲ صفحه، ۱۳۵۳
– نمایشنامهی نخستین بشر «کیومرث»، برای تهیهی فیلمی از نوع تصاویر متحرک بر اساس مأخذ کتب بندهش، تاریخ بلعمی و شاهنامه فردوسی، ۱۳۵۶
مقالات:
- “ایران، الگوی فرهنگ اسلامی”، روزنامه رستاخیز، شماره ۸۱۹، سال ۱۳۵۶
- “آیا کلاه شیاردار مشهور به پارسی، از آن پارسیان یا ایلامیان است”، مجله هنر و مردم، شماره ۸۷-۸۶، سال ۱۳۴۹
- “پوشاک و رزم ابزار گیلان”، کتاب گیلان، جلد اول، سال ۱۳۶۵
- “ترکیب و رنگآمیزی لباس بانوان ایرانی”، کتاب چراغ، جلد چهارم، چاپخانه نو بهار، ۱۳۶۱
- “چگونگی تزیینات و پوشاک مادیها و ایلامیها”، مجله هنر و مردم، شماره ۶۸-۶۷، سال ۱۳۴۷
- “کیومرث و زادگاه وی”، مجله هنر و مردم، شماره ۱۴۹، سال ۱۳۵۳
سخنرانیها:
- “اهمیت معاونت اجتماعی مردم گیلان زمین در گذشتهی نزدیک”، نخستین جشن فرهنگ و هنر مردم، اصفهان، ۱۳۵۶
- “آشنایی با آداب و رسوم مردم، ما را به عمق چگونگی زندگی رهبری میکند”، نخستین مجمع بینالمللی فرهنگ عامهی ایران، تهران، ۱۳۵۶
- “آگاهیهایی در زمینهی تاریخ واستانی پیشدادیان و مشکلات بررسی روی آنها”، نهمین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، تهران، ۱۳۵۵
- “پوشاک ایرانیان دوره اشکانی”، سومین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی”، تهران، ۱۳۵۱
- “پوشاک پیشدادیان”، هشتمین کنگره «تحقیقات ایرانی»، دانشکده علوم انسانی دانشگاه ملی تهران، ۱۳۵۵
- “تاریخ و فرهنگ ساکنان کهن فلات ایران پیش از هخامنشیان”، نخستین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، تهران، ۱۳۴۹
- “تأثیر تمدن ایرانیان دوره ساسانی در عرب جاهلیت و تمدن اسلامی”، ششمین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، تهران، ۱۳۵۳
- “توجهی به شرایط محیط و وضع هنر و هنرمندان در پنجاه سال اخیر”، دهمین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، تهران، ۱۳۵۵
- “چگونگی تأثیر هنرهای تصویری ایرانیان دوره ساسانی در اوایل اسلام و بهرهبرداریهای بعدی اسلامیان”، هفتمین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، تهران، ۱۳۵۴
- “کرمان و خط نگارههای تصویری ماقبل تاریخ آن”، نهمین کنگره «تحقیقات ایرانی»، کرمان، مندرج در مجله هنر و مردم، شماره ۱۸۳
- “کمال یافتن هنر تصویری در عصر ساسانیان”، چهارمین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، تهران، ۱۳۵۲
- “گرشاسب و سیستان”، هشتمین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، سالن شهرداری شهر زاهدان، ۱۳۵۴
- “مازندران فردوسی کجاست”، نخستین هفته شاهنامه، استان هرمزگان، مندرج در کتاب «شاهنامه شناسی»، جلد اول، انتشارات بنیاد شاهنامه فردوسی، ۱۳۵۶
- “مانها -Manon- و کوشش بیامان آنان در راه آزادی و استقلال طلبی در منطقه آذربایجان”، دهمین کنگره «تحقیقات ایران»، ارومیه، ۱۳۵۷
- “معیارهای فردوسی در ارائه پوشاک و رزم ابزار در شاهنامه”، هفتمین کنگره «تحقیقات ایرانی»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تبریز، ۱۳۵۴
- “ویژگیهای هنر تصویری ایرانیان دوره ساسانی”، پنجمین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، تهران، ۱۳۵۳
- “هنر تصویری ایرانیان دوره اشکانی”، دومین کنگره «تاریخ و فرهنگ ایرانی»، تهران، ۱۳۵۰
درود برشما از شما تقاضا دارم نظریه پردازان در زمینه مکتب فرهنگ و شخصیت در مردم شناسی نا ببرید با تشکر فراوان
با سلام فراوان
من از کارهای شما بسیار لذت بردم امیدوارم همچنان موفق باشید .
من دانشجوی ترم اول مردم شناسی دانشگاه تهران هستم خیلی به این رشته علاقه دارم ولی هنوز یه کم گمراهم و می خوام راه موفقیت در این رشته رو پیدا کنم . از شما تقاضا دارم کمی مرا یاری کنید
سلام و خسته نباشید
من یه مشکلی دارم که اگه حلش نکنم بیهدف و بلاتکلیفم
من عمران خوندم و الان ۲۵ سالمه و سرباز معلمم ولی وقت مطالعه دارم در ضمن تحقیقی درباره ی علایقم کردم و فهمیدم که به رشته ی مردم شناسی علاقه دارم و میخوام یه محقق در این رشته بشم ولی چون وضع مالیم اصلا خوب نیست میخوام اول ارشد عمران بخونم و بعد ( که میشم ۲۸ ساله ) ارشد مردم شناسی تو دانشگاه تهران بخونم و برای دکتری برم یه دانشگاه معتبر خارج، چون میخوام واقعا تو این رشته محقق خوبی بشم ف حالا مشکلم اینه که آیا در اون سن میتونم شروع کنم و ارشد مردم شناسی بخونم و بعد دکتری؟ (البته در حین تحصیل ارشد عمران درسهای مربوط به مردم شناسی رو هم حتما خواهم خوند) آیا پس از اون سن مشکل خاصی پیش میاد؟
خیلی خیلی لطف میکنین اگه راهنماییم کنید