مقاله رسول معرك نژاد، با عنوان «جنبش نوگرايي در نقاشی معاصر ايران»
با آغاز دورهي دوم حكومت پهلوي، جريانهاي جديد سياسي، اجتماعي و فرهنگي پديد آمد كه نقاشي ايران نيز متأثر از همين جريانها بود. درحيطهي فرهنگي مي توان به تأسيس دانشكده هنرهاي زيباي تهران (1319 ش)، گشايش نگارخانهها نظير تالار ايران (1343ش)، نشريه خروس جنگي (1328ش)، آغاز فعاليت بيينال تهران (1337ش)، اعزام فارغالتحصيلان دانشكده هنر به كشورهاي اروپايي و آشنايي آنان با مكتبهاي هنري مدرن همچون امپرسيونيسم، كوبيسم و اكسپرسيونيسم؛ و بازگشت آنان به ايران و فعاليتشان در زمينهي نقاشي و هنرهاي تجسمي كه همگي اين فعاليتها باعث پيدايي جنبش« نوگرا» در نقاشي معاصر ايران شد.
در دههي بيست شمسي هنرمندان نوگرا آثاري خلق كردند كه سابقهاي درحافظهي تاريخي ايران زمين نداشت و شگفتي جامعه را در برداشت. اين هنرمندان سعي داشتند با سخنراني، چاپ كتاب و مقاله دربارهي هنر مدرن، فضايي را ايجاد كنند تا هنرشان براي عموم قابل فهم شود. در اين ميان «جليل ضياءپور» (1299 – 1378ش) نقش قابل ملاحظهاي را ايفا ميكرد.
ضياءپور پس از فارغالتحصيل شدن از دانشكده هنرهاي زيبا به فرانسه رفت و در پاريس زير نظر«آندره لوت» (1885-1962م) با مكتب كوبيسم آشنا شد. پس از فراگيري، تلاش ضياءپور بر اين بود كه بتواند نقاشي كوبيسم را با نقاشي ايراني هماهنگ كند. بدين منظور «او به عنوان سلول رشد دهنده كمپوزيسيون تابلوهايش، واحد مربع هندسه كاشي و صنايع بومي را برگزيد و تركيب تابلوهايش را بر محور تركيبپذيري سلولهاي پوياي رنگي استوار كرد به سبب گرايش تحقيقياش در زندگي سنتي روستائيان و كوچگران مضامين ايلياتي به گونهاي تمثيلي در آثار او ظاهر شدند.» و بدين منظور ميخواست عناصر ايراني و شكلهاي هندسي اين تصاوير را جايگزين فرمهاي شكسته نقاشي كوبيسم كند.
ضياءپور بهرهگيري از شكلهاي هندسي به ويژه مربع را به عنوان شكلي ميدانست كه بيانگر بينش فلسفه جبري است. او به همراه چند تن از هنرمندان، انجمني را تشكيل داد كه نشريهاي به نام«خروس جنگي» را به چاپ رساندند.
اين اقدام از رويدادهاي مهم وتأثيرگذار در تحول جامعه هنري آن زمان به شمار ميرفت. نشريه خروس جنگي پس از چند شماره، انتشار آن توقيف شد و در ادامه با عنوان«پنجه خروس» به كار خود ادامه داد.
ضياءپور دربارهي چگونگي تشكيل انجمن و نشريه خروس جنگي ميگويد: «وقتي كه من در سفر اول (1327ش) از فرانسه برگشتم با دو نفر ديگر از همفكرانم كه پيشنهادهاي مناسبي در پيشبرد هنر داشتند انجمن هنري خروس جنگي را در آتليهام بنياد نهاديم. هدف ما بر اين بود كه با الهامات ملي هنر نو ملي را وجههي برداشتهايمان در سه رشتهي هنرهاي تجسمي، ادبيات و تئآتر قرار دهيم. من ميخواستم هويت مليمان را با الهامگيري از مواريث خود، به دنياي نو وارد كنم، بيآنكه مقلد باشم و يا اينكه بگذاريم مقلد باشند» همچنين ميآورد « نام خروس جنگي را غلامحسين غريب پيشنهاد كردند. خروس از نظر ظاهر اندام، موجودي قرص و مهاجم و از نظر رنگ آميزي جلوهگر، از نظر هويت (در ادبيات قديم ما) نمايندهی فرشته بهمن و به عنوان طلايه، وظيفهاش بيداري مردم بود».
درآن دوران، مباحث هنري و جدال ميان سنت و مدرن به گونهاي بود كه صحبتهاي هر طرف تا حدي از منطق خارج مي شد.«حسين شيخ» (1289 – 1370ش) از شاگردان مكتب كمالالملك درباره هنر و هنرمندان مدرن زمان خود گفته بود «نقاشي مدرن مزخرف است. پايهي هنر ايران را مرحوم كمالالملك گذاشت. نقاشي يعني غذاي چشم، تصوير گل و چهره و غيره، كه مردم از ديدن آن خوششان بيايد، نه خط هاي كج و كوله و رنگهاي سبز و آبي و شلوغ كه مردم در مقابلش بگويند اين چيست؟ حيف از بوم! حيف از رنگ! آنها بر ميدارند و چهرهي يك زن قاجاري را خيلي خوب ميكشند بعد به جاي پايش دو تا خط كج ميكشند. درست است كه هنرمند بايد ابتكار داشته باشد و خيالي هم چيزهايي اضافه كند، اما به اين شرط كه مثلا اگر زني را ميبيند و او را ميكشد، لباس قشنگي تنش كند. اصلاً نبايد اجازه داد كه در گالري كار مدرن بگذارند. اصلاً بايد اين نقاشهاي مدرن را نصيحت كرد!»
اين بگو مگو ميان هنر مدرن و سنتي به صحن مجلس وقت هم كشيده شد، « دكتر بقايي، وكيل مجلس، وزير كشور را استيضاح ميكند كه چرا اجازه داده كتابچه خروس جنگي درسطح دبيرستانها منتشر شده و افكار تودهايها را تبليغ كند. اين امر باعث توقيف مجله ميشود. نويسنده مقالات كوبيسم به محاكمه اداري دعوت ميشود. آقاي دكتري از او بازجويي ميكند؛ چه كسي شما را مأمور اشاعه كوبيسم كرده است؟ براي چه اين رشته را انتخاب كردهاي؟كوبيسم در اصل يعني چه؟ ضياءپور توضيحاتي ميدهد كه پس از توضيح فنياش بابت محاكمه و توقيف مجله از او عذرخواهي ميكنند و آقاي دكتر ميگويد ما فكر ميكرديم كوبيسم يعني كمونيسم.»