استاد ضیاءپور پس از اولین بازگشت به ایران – سال ۱۳۲۸ – در مقام نقاشی پیشتاز و نظریه پردازی آگاه پرچمدار نهضت نوین نقاشی میشود و به تأسیس انجمن خروس جنگی اقدام مینماید که مجمعی پیشرو در زمینه طرح عرصههای هنر نو، خاصّه ادبیات، تئاتر، موسیقی و نقاشی بوده است.
اعضاء انجمن را در دو دوره میتوان بررسی نمود:
سال ۱۳۲۸- گروه نخست: آقایان «غلامحسین غریب» در زمینهی ادبیات، «حسن شیروانی» در زمینهی تئاتر، «مرتضی حنّانه» در زمینهی موسیقی و «جلیل ضیاءپور» در زمینهی نقاشی که مدیریت انجمن را نیز به عهده داشت. انجمن با هدف روشنگری اذهان نسبت به هنر نو، شروع به انتشار مجلهای با همان نام کرد. در همان ابتدا، حنانه به سبب اختلاف سلیقه کناره گرفت ولی بعدها مقالاتی محققانه دربارهی موسیقی غربی نوشت.
سال ۱۳۳۰- گروه دوم: هوشنگ ایرانی (شاعر) به انجمن راه مییابد و ضیاءپور از انجمن دوری میگزیند. وی میگوید: «با ورود هوشنگ ایرانی به انجمن، تندرویهای موهن او باعث شد که خود را از جمع دوستان کنار بکشم.» بنابراین انجمن از «غلامحسین غریب»، «حسن شیروانی» و «هوشنگ ایرانی» تشکیل شده بود.
مجلهی خروس جنگی نیز در دو دوره منتشر میگردد:
انتشار دوره اول (۱۳۲۸-۱۳۲۹) – در این دوره ۵ شماره از مجله زیر نظر ضیاءپور، شیروانی و غریب منتشر شده و در پشت جلد شمارههای آن، این نوشته آمده بود: «زیر نظر انجمن هنری خروس جنگی. هدف ما بالا بردن سطح معرفت عمومی است.»
انتشار دوره دوم (۱۳۳۰) – این دوره از مجلهی خروس جنگی در ۴ شماره منتشر گردید و اولین شمارهی آن در ۱۵ خرداد همان سال انتشار یافت. در این دوره ضیاءپور به خواست خود، کنار رفته بود و به جای او هوشنگ ایرانی آمده بود. قطع مجله بزرگ شده و در صفحهی پشت جلد آن یک بیانیه آمده بود به امضاء انجمن هنری خروس جنگی -غریب، شیروانی و ایرانی- که ظاهرا بیشتر سطور آن منعکس کنندهی عقاید هوشنگ ایرانی و نوشتهی او بود. این بیانیه تحت عنوان «سلاخ بلبل» شامل ۱۳ بند بود.
آرم انجمن که نقش روی جلد مجلهی خروس جنگی است، توسط جلیل ضیاءپور و نام آن، به پیشنهاد غلامحسین غریب انتخاب شده بود. ضیاءپور در خصوص علت انتخاب نام «خروس جنگی» میگوید:
«خروس از نظر ظاهر اندام، موجودی قرص و مهاجم و از نظر رنگآمیزی، جلوهگر؛ از نظر هویت (در ادبیات ما) نمایندهی فرشتهی بهمن و به عنوان طلایه، وظیفهاش بیداری مردم بوده است و چون هیبت زیبا و رنگین خروس به نقاشی نزدیک و خود نیز مظهر جنگ و مبارزه است، نشانهای مناسب برای اهداف انجمن محسوب میشد».
در سال ۱۳۲۸، انجمن با پذیرایی افرادی چون نیما یوشیج، منوچهر شیبانی، مصطفی کمال پورتراب و افرادی دیگر در زمینههای هنر نو، موج جدیدی را در راه هنر آغاز مینماید. لازم به ذکر است، نیما یوشیج به نشانهی همکاری با مجلهی خروس جنگی از شعر «شهر صبح» شروع کرد که در شمارهی اول آن مجله چاپ شد:
از شهر صبح
قوقولی قو. خروس میخواند.
از درون نهفت خلوت ده،
از نشیب رهی که چون رگ خشک،
در تن مردگان دواند خون،
میتند بر جدار سرد سحر؛
میتراود به هر سوی هامون.
…
محل انجمن در آتلیهی ضیاءپور – خیابان تخت جمشید سابق، در بخش غربی دیوار کاخ شرکت نفت – واقع بود، که در آن هر بعد از ظهر جمعه در یکی از زمینههای هنری سخنرانی میشد، در پایان جلسه حاضران به پرسش و پاسخ میپرداختند؛ نمایشگاهی در این محل برگزار نمیشد و فقط اختصاص به سخنرانی داشت و ضیاءپور با سخنرانیهای هفتگی در این انجمن و سایر مراکز و نوشتن مقالات تئوریک و نقدهای فنی در باب نقاشی نو، به ترویج دیدگاههای هنر نو همت میگمارد.
ضیاءپور در مورد انگیزه های حرکتی و فعالیتی خروس جنگی چنین میگوید:
«ما بر مبنای شعار خود:
فسانه گشت و کهن شد حدیث اسکندر / سخن نو آر که نو را حلاوتی است دگر
(فرخی سیستانی)
هیچ عقبگرایی و واپسگرایی را بیپاسخ نمیگذاشتیم و تا جایی که آگاهیهای ما اجازه میداد، عوامل بازدارندگی و سودجویی را بطور قاطع برکنار میزدیم و افشاگری میکردیم. در واقع خروس جنگی مبارزهای در برابر کهنهپرستی و سنتگرایی به دور از واقعیات زمانه داشت».
تأثیری که این حرکت در روند هنر نقاشی معاصر ایران بر جای گذاشت، بر کسی پوشیده نیست، چنانکه در سال 1355 نشریه انگلیسی زبان شورای عالی فرهنگ و هنر نوشت: «نقاشی معاصر ایران در سال 29-1328 در عرصهی مجادلهی هنر کهنه و نو، از طریق نقاشیها و نوشتههای جلیل ضیاءپور وارد مرحلهی تازهای شد.»
از سال 1327بحث در زمینهی نقاشی مدرن اوج گرفت که مرکز این مجادلات فرهنگی و هنری، انجمن و مجلهی خروس جنگی بود. ضیاءپور در همین زمان دوازده کنفرانس دربارهی نقاشی مدرن و تعدادی مقالهی کوبنده و آگاه ساز در برابر نقاشان کلاسیک و مبلغان غربی که همراه هم در برابر نقاشی نو در یک جهت حرکت میکردند، انتشار داد.
در این زمان سه گروه بطور مشخص از دشمنان و مخالفان اصلی او محسوب میشدند: گروه نخست تودهایها بودند که میگفتند نقاشی باید برای همه قابل درک باشد که حتما پرتقال فروش هم آن را بفهمد؛ گروه دوم مینیاتوریستها بودند که بطور کلی با هنر نو مخالفت میکردند و سومین دسته رئالیستها بودند که تحت حمایت اشراف بودند و میگفتند که باید کارهای رئالیستی کشید. این سه گروه با همدیگر بر علیه استاد تبانی میکردند. گفتگوها و دشمنیها کار را به مجلس وقت کشاند، تا جایی که مجلس، وزیر کشور را استیضاح کرد که چرا اجازه داده است کتابچهی خروس جنگی درسطح هنرستانها، دبیرستانها و دانشکدهها منتشر شود و افکار توده ایها را تبلیغ کند؟ به همین دلیل مجله توقیف و ضیاءپور (نویسندهی مقالات کوبیسم) به دادگاه تخلفات اداری خوانده شد. در بازجویی از وی پرسیده شد که چه کسی او را مأمور اشاعهی کوبیسم کرده است؟ و چرا از کوبیسم صحبت میکند؟ پس از توضیحات علمی و هنری ضیاءپور در باب کوبیسم، از وی بابت توقیف مجلهی خروس جنگی عذرخواهی میگردد و به ایشان گفته میشود: «ما فکر کردیم کوبیسم یعنی کمونیسم!»
پس از محاکمهی اداری ضیاءپور و آگاهی مسئولین مبنی بر عدم تبلیغ افکار تودهایها و انتشار مجلهی سیاسی توسط وی، مقرر شد مجلهی خروس جنگی که توقیف شده بود با نامی دیگر منتشر شود، بنابراین در اواخر سال ۱۳۲۸ «مجلهی کویر» توسط ضیاءپور، غریب و شیروانی، با همان اهداف گذشته در دو شماره منتشر گردید و خروسانی که در زیر لوای خروس جنگی زرهدار به یک صورت واحد نمودار بودند، این بار در «مجلهی کویر» چهره نمودند. ضیاءپور در این مجلهی کم تیراژ و مهم، اولین تابلو کوبیسم آبسترهی خود با نام «حمام عمومی» را به عنوان یک هنرمند ایرانی تصویر کرد و مقالهای به نام «نقاشی» به چاپ رساند که در حقیقت توضیح واضحات «حمام عمومی» اش بود و مهمتر اینکه اولین تئوری هنر مدرن در ایران نیز همین مقاله است.
پس از توقیف مجلهی کویر در اواخر سال ۱۳۲۹، مجلهی «پنجهی خروس» جای آن را گرفت و ضیاءپور در آن نشریه به انعکاس افکار خود پرداخت. از جمله نقاشان جوانتری که با این مجله همکاری داشتند؛ میتوان از سهراب سپهری و بهمن محصص نام برد.
ضیاءپور، تعدادی از آثار نقاشی خود را در گالری آپادانا، انجمن آناتول فرانس، انجمن هنری گیتی و باشگاه مهرگان به نمایش گذاشت و سخنرانیهایی را نیز در مورد هنر نو، نوگرایی و عقب ماندگی ایراد کرد. پس از سر و صداهای زیادی که در رادیو، مجلات و مجلس علیه ضیاءپور و هنر نو برپا شده بود، او دست به نوعی آشتی میان هنر سنتی و موج تازه کوبیسم زد. وی با استفاده از اشکال هندسی و هنر تزیینی که از کاشی کاری مساجد و تقسیم بندیهایی که در نقاشیهای کوبیسمیاش دیده میشد، برای نخستین بار طرح نوینی را در هنر مدرن ایران رقم زد.