عصر سه شنبه، 3 دی ماه 1387، مراسم بزرگداشتی به مناسبت فرا رسیدن نهمین سالگشت خاموشی «جلیل ضیاءپور» در مؤسسه فرهنگی هنری ماه مهر برپا شد.
در این مراسم که به همت خانوادهی ضیاءپور ترتیب داده شده بود، جمعی از هنرمندان و استادان مانند (محمود جوادیپور، علیرضا سمیع آذر، حسین محجوبی، لیلی طریان و …) به پاس بیش از نیم قرن تلاش بی وقفهی ضیاءپور در عرصهی فرهنگ و هنر ایران گرد هم آمدند و یاد و خاطرهاش را گرامی داشتند.
همچنین 7 اثر از آثار به جای مانده از ضیاءپور با نامهای «زندگی من»، «پنجرهای به دنیای درون»، «پرواز در ناشناختهها»، «زن کرد قوچان»، «مهشا»، «دختر لر» و «آقام حینا میبنده» در معرض نمایش قرار گرفت و فیلم مستندی نیز شامل مصاحبهی (گیلشا ضیاءپور – پسر استاد) با آقایان: جواد مجابی، احمد اسفندیاری، محمود جوادیپور و خانم شهین صابر طهرانی (همسر استاد) در خصوص جایگاه و دیدگاه هنری ضیاءپور اکران شد.
سپس (مهشا – دختر استاد) در سخنانی کوتاه به باشندگان خوش آمد گفت و پس از آن استادان: عباس مشهدیزاده، مهدی حسینی، پرویز کلانتری و محمد ابراهیم جعفری به پاس قدردانی از زحمات و خدمات ارزندهی فرهنگی و هنری جلیل ضیاءپور به ترتیب سخنرانی کردند.
عباس مشهدی زاده در سخنان خود گفت: ضیاءپور بی شك و گمان نخستین كسی بود كه پرچم نوخواهی و كهنه ستیزی را بالا برد و با این خیزش توانست لشكر عظیمی را كه در این ۶۰ سال شاهد آن هستیم به دنبال خود بكشاند. من و منهای بسیاری هستیم كه وامدار استاد ضیاءپوریم، او در روزهایی این نوگرایی را آغاز كرد كه با دشنامها و ستیزهجوییها روبرو شد و در مقابل آنها ایستادگی كرد و هزینه گزافی را برای گفتهها، نگاهها و آموزههایش پرداخت كه اگر او نبود كل جریان مدرنیسم در نقاشی امروز هم نبود.
سپس، مهدي حسيني هنرمند نقاش و استاد دانشگاه – دربارهي شخصيت جليل ضياءپور به ايراد سخن پرداخت. او گفت: ضیاءپور علاوه بر هنر نقاشی و مجسمه سازی، به تحقیق و تألیف كتابهای مختلف نیز می پرداخت و بالغ بر ۴۰ جلد كتاب منتشر كرد و بیشتر از ۶۰ مقاله نوشت كه در نشریات معتبر آن دوران به چاپ رسید. این هنرمند نقاش در ادامه به نگاه نوگرایانه ضیاءپور در دهه ۲۰ اشاره كرد و گفت: ضیاءپور از پیشكسوتانی است كه علاوه بر معرفی هنر نو بعد از شهریور ۲۰ و نگاه واپس گرایانه حاكم بر فضای تجسمی آن زمان، در مقالات متعددش بر علیه این نگاه نوشت كه: «آن چه به عنوان نگارگری انجام می شود، نه پایگاهی در هنر ایران دارد و نه دارای ارزش هنری است» كه گفتن این سخنان در دورانی كه فضای لازم و مناسبی برای ابراز چنین عقایدی نداشت، كار ساده ای نبود و با نوشتن آن مقاله دشمنان بسیاری را برای خود به وجود آورد. در آن زمان گفته می شد كه آثار ضیاءپور هیچ سنخیتی با فرهنگ سنتی ایران ندارد اما با دیدن آثار این هنرمند می بینیم كه نگاه نو و مدرنیسم در آثاری كه آبشخورش فرهنگ سنتی ماست هویداست، اما چون در آن زمان نمی توانستند با نگاه مدرن این هنرمند رابطه برقرار كنند با او به ستیزه جویی برمی خواستند.
حسینی همچنین به یكی از آثار برجسته این هنرمند با عنوان «زینب خاتون» اشاره كرد كه برگرفته از یك شعر عامیانه است و در نخستین بی ینال نقاشی ایران در سال ۱۳۳۷ به عنوان بهترین اثر برگزیده شد و دوران آشنایی اش با ضیاءپور را با نمایش همین اثر در بی ینال نقاشی ایران عنوان كرد كه تأثیر بسیار زیادی بر او گذاشته است.
مهدی حسینی همچنین،ساختن هنرستان هنرهای زیبای پسران و دختران را از دیگر فعالیت های مرحوم ضیاءپور عنوان كرد و گفت: سطح آموزش این هنرستان ها از بسیاری از دانشكده های امروز ما بسیار بالاتر بود و از این هنرستان ها، هنرمندانی چون تناولی، زنده رودی،عربشاهی و پیلارام بیرون آمدند كه همه از نام آوران هنر نقاشی ایران هستند.
پرویز كلانتری هنرمند نویسنده و نقاش هم درباره آثار ضیاءپور گفت: آثار بسیاری از این هنرمند در موزه هنرهای معاصر تهران نگهداری می شود كه متأسفانه خانواده ضیاءپور نتوانستند آثارش را از موزه برای نمایش در این نگارخانه به امانت بگیرند.
وی درباره سبك هنری ضیاءپور هم گفت: سبك های هنری در جریان طبیعی هنر بنا به ضرورت تاریخی پدیدار میشوند و نمیتوان آنها را با بخشنامههای دولتی صادر كرد.
كلانتری در بخش دیگری از سخنانش گفت: ما به گونهای تربیت شدهایم كه همه چیز را از دولت میخواهیم در حالی كه بسیاری از امور هنری به دولت ارتباطی پیدا نمیكند.
وی افزود: شوروی قدیم هیچ نوع نوآوری را بر نمیتابید و سبك رئالیسم سوسیالیستی را برای همه هنرمندان دیكته میكرد. اما در طول تاریخ مشاهده كردهایم كه هر كجا دولت وارد شده و خواسته سبكی را صادر كند موفق نبوده است.
كلانتری در ادامه تصریح كرد: آثار مرحوم ضیاءپور نه تنها شایستگی نمایش در موزه را دارند بلكه شایستگی این را دارند كه در یك موزه اختصاصی به نمایش درآید و این اتفاق خواهد افتاد.
محمدابراهیم جعفری آخرین سخنران این مراسم بود كه صحبتهایش را با كلامی از ضیاءپور آغاز كرد كه گفته بود: «با اطمینان در مسیر رؤیاهایتان زندگی كنید، حیاتی را كه مجسم كردهاید، زندگی كنید».
این هنرمند نقاش در ادامه به ذكر خاطراتی از مرحوم ضیاءپور پرداخت كه به او و غلامحسین نامی گفته بود: این تفاوت نگاه است كه هنرمند را در درونش میسازد، شما از كدام نقاشان هستید، نقاشانی كه كپی میكنند یا نقاشانی كه از نادیدهها چیزهای دیدنی میسازند.
وی افزود: ضیاءپور تا آخرین لحظه در مسیر رؤیاهایش پیش رفت و توانست سالها با واپسگراییها بجنگد.
جعفری در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از نحوه آموزش هنر در ایران گفت: بیهوده است كه نقاشی بخواهد ذهنیت خود را به شاگرد منتقل كند. بلكه باید پایههای تخیل خلاق را از مدارسمان شروع كنیم چرا كه خلاقیت به ذهن خلاق مربوط میشود.
در خاتمه این مراسم مهشا ضیاءپور دختر مرحوم ضیاءپور از راه اندازی سایت اختصاصی جلیل ضیاءپور به نشانی خبر داد.
و سرانجام، مراسم که از ساعت 5 بعد از ظهر آغاز شده بود در ساعت 9 شب پایان یافت.
منبع: سایت آفتاب
با عرض سلام و خسته نباشید ،بهتر است در مورد این بزرگداشت اطلاع رسانی شود تا دوستداران استاد بتوانند در این مراسم شرکت کنند